سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خیلی تنهام

...اینجا زمان چند ساعتی جلوتر است:

هر وقت خورشید را

بالای سرت دیدی

بدان در غروبی دلگیر به تو میاندیشم...






گاهی دلت میخواد همه بغضات از تو نگاهت خونده بشه که جسارت گفتن کلمه هارو نداری
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثله:چیزی شده؟؟؟!
اونجاست که بغضتو با لیوان سکوتت سر میکشی و با لبخند میگی:
نه هیچی...!






یه جـآیے باید دسـتـِ آدمـآ رو بکشے
نـِگه شـو?? دارے ؛
صورتـشو?? رو میو?? دستـآتـ مُحـکـم بگیرے
بگے : بـبـیـ?? ...
مـ?? دوستـتـ دآرم ، نــــرو !








نوشته شده در دوشنبه 91/5/9ساعت 3:46 عصر توسط محمدنصیرزاده نظرات ( ) | |