سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خیلی تنهام

  

 

من عاشق پاییزم... 

 

من عاشق پاییزم  اما برای عاشقی همیشه بهار را می طلبم ...

دستم به قلم نمی رسد .

هر روز تا هزار سال جلو میروم و هر بار . بار هزار سال را به دوش می کشم .

می دانی

بار دقایق سنگین است بار روز ها و سال ها سنگین تر

و از همه سنگین تر لحظه ها

دستانم سنگین شده

گوشم گیرم

چشمانم را می بندم و می نویسم

 از خودم

از تو

از راز

از روزگار

از ابهام جاری نا نوشته ی لحظه ها

 چشمانم را می بندم . بردار زمان نیست می شود .

قدم زدن در گذشته و آینده برایم چون حرکت دادن نگاه می شود  روی  گذر آب رود یا مثل شنا کردن وقتی ضربان قلبت با آب یکسان می شود .

چیز هایی می بینم که می ترسم

که نا گفتنی اند .

ظرفم بزرگ شده

انبوهم

نمی دانم تا کی ادامه خواهم داد

می دانی ....

هیچ چیز خواستنی تر از مطلق سکوت نیست .

و ترس

تنها معنی سکوت مطلق است


نوشته شده در چهارشنبه 90/11/5ساعت 9:31 عصر توسط محمدنصیرزاده نظرات ( ) | |